یاسینیاسین، تا این لحظه: 3 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره
مامان فائزهمامان فائزه، تا این لحظه: 30 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

میم مثل دنیای خاطراتم

غمگینم .....

1401/2/30 15:06
نویسنده : مامان فائزه
55 بازدید
اشتراک گذاری

این روز ها حال عجیبی دارم.... انگار خودم ، زندگی و زندگی

کردن را فراموش کردم.

غمگینم .....

غمگینم برای تمام نشدن ها ، نرسیدن ها و دیر رسیدن ها ، آنجا که دیگر شوقی

 برای لذت بردن در من باقی نمانده بود.

غمگینم برای همه ی آن دوری ها، انتظارها و صبوری ها که آخر انگار همه شان

بیهوده بودند.

 غمگینم برای آن رویایی که در سکوت شب و دور از چشم همه ، کنج حیاط

خانه دفن کردم.

غمگینم برای آن همه فراق و دوری ، برای دلتنگی برای دیدن دوباره ات که

حالا قرار است تبدیل به حسرتی ابدی شود.

 غمگینم برای آخرین دیدار ؛ برای جشم هایت که از گوشه اتاق نگاهمان

میکردی. برای دست هایم که حتی شهامت نزدیک شدن به تو و لمس کردنت 

را نداشتند.

غمگینم برای تک تک وسایلی که برایم به یادگار گذاشته ای . برای دست های

مهربانت که هرگز قرار نیست آن هارا تماشا کنم.

 غمگینم برای خنده های زیبایت که دیگر سهم چشم من نیست و برای

صدایت که دیگر سهم گوش من نیست.

غمگینم برای این پایان ، برای تمام شدنمان ، برای خودمان

تمام عمر برای همه ی  این ها و باقی چیزها که بهتراز من می دانی ، غمگینم و

 غمگین می مانم حتی اگر تو آن دور ترها مرا به دست فراموشی سپرده

باشی

پسندها (2)

نظرات (2)

زینبزینب
26 دی 01 14:28
غم..... غمی سنگین تر از کوه ها، به وسعت دریا ها، در طول زندگی ..... واقعا میشه روزی به غم عادت کرد و باهاش کنار اومد؟؟؟
فاطمه نظامفاطمه نظام
26 دی 01 14:30
😭🖤🖤